تو اسوده بخواب

 
در تاریکی مینویسم. از نور خبری نیست.
 
نمیدانم  دارد این جمله ها هیج معنایی
 
یا فقط خطی است کشیده کاغذ را به سیاهی.
 
ایا باز هم فراموشم میکنی؟ گریه کردن چه سود؟
 
خواب ارام ارام میاید.
 
 نمیدانم فردا این جمله ها معنایی خواهند داشت؟
 
 یا فقط قرص خوابی بودند تا بخوابم زود؟
 
ودوباره می پرسم :ایا باز هم فراموشم میکنی؟
 
 ..................................................
 
تو اسوده بخواب من بیدارم
 
تو در رویا باش من از خواب بیزارم
 
تو فراموش کن   این همه غم دارم
 
تو اسوده بخواب من بیدارم
 
چشم بر هم بگذار وبگذر
 
من هم اینجا اسیر این تن بیمارم
 
دعایت می کنم هر دم
 
فقط بدان همیشه  دوستت دارم
 
تو اسوده بخواب من بیدارم
 
عکس روی دیوار نگاهم میکند سرد
 
فقط بدان من تو را کم دارم
 
تو اسوده بخواب من بیدارم
 
قلم از مرکب خشک شد
 
بقیه را با خون دل می نویسم
 
تا در این بدن خون دارم
 
تو اسوده بخواب من بیدارم
 
ف ستاری....۱/۲/۸۸