دلم میلرزد

باز هم بهار

باز هم خواهش نسیم لطیف صبحگاهی

باز هم نگاهی به سوی پنجره های نیمه باز

باز هم تمنای شنیدن صدای مست قناریهای همسایه

باز هم نوازشی برای چشمان باز بعد از دیدن سبزی نشسته بر شاخه های خواب الود

باز هم شنیدن خنده های کودکانه در لباسهای نو

باز هم لذت دیدن پریدن گنجشگان بازیگوش از شاخه بر شاخه ای دیگر


ناگهان صدایی دلم را میلرزاند

هراس شنیدن صدای برخورد گنجشگی بر شیشه های پاک شده ی نامرئی

باز هم دلم میلرزد

باز هم دلم میشکند

باز هم روزی چند بار این صدا را میشنوم.....


فریبا ستاری

.

.

.