تهی

 

 

خداحافظ ای کوچه های اشنا

من در میان این کوچه های اشنا  گمشده ای بیش نیستم

من در این غربت غریب به دنبال چشمان تو نمیگردم

دلتنگم برای چشمهای خیس خودم

خسته از نفسهای بی حاصل

 ضربان قلبم را میشمارم

که هر روز ارامتر 

به امید هیچ

میزند

 

فریبا.ستاری

...