پایان چه نزدیک است

 

 

سلام ای دوست

 

من همان ستاره ای سرگردانم

 

که از برای تو تا بدینجا امده ام

 

اه, چه سخت است

 

راه بازگشت بس دیر است

 

خاک بر چشمان

 

اشک بر مژگان

 

تشنه ام , تشنه ی قطره ای از محبت

 

تشنه کلامی یا نشانی

 

 از عشق از لطافت

 

من ان ایینه شکسته ام

 

چهره ام را ببین چگونه شکست

 

رنگم را ببین چگونه به زردی نشست

 

نمی بینی در ازدحام زندگی گم میشوم

 

در همهمه های مردم  زود خاموش میشوم

 

شعله های سرکشت وجودم را به خاکستر میکشد

 

اینجا سرد است بگیر مرا در اغوشت

 

 بزودی مانند ستاره ای خاموش میشوم

 

راه بازگشت بس دیر است

 

 پایان چه نزدیک است

 

 

 

 

فریبا ستاری