ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
به چهره های اشنایی فکر میکنم که برام غریبه ای بیش نیستند به کسانی که یه زمانی دوستشان داشتم ولی حالا در میان غبارهای ناباوری گم شده اند دنبال گمشده ای میگردم که میدانم حتی اگر پیدایش کنم دیگر ان کسی نیست که من زمانی او را میشناختم غریبه ای که زمانی دوستش داشتم به من خیره میشود به چشمهایش نگاه میکنم تا شاید در پس ان ابرهای تیره و در لابه لای خاطرات کمرنگ بتوانم او را دوباره پیدا کنم به گمانم چشمهایم دیگر سوی گذشته را نداشته باشند شاید به عینکی دیگر برای دیدن واقعیتها احتیاج داشته باشم .
بر خودم این انتقاد را دارم که چرا گاهی برای ان واقعیتهایی که باعث ازارم میشد بهانه هایی میاوردم تا منکر دیدنشان باشم .خاطرم سخت ازرده است ...
و من بر خودم این انتقاد را دارم که چرا بر ان واقعیتهایی که باعث ازارم می شد سکوت می کردم و عینک خوش بینی می گذاشتم....از حق خودم می گذشتم و خاطرم هنوز هم ازرده است..............
چرا خاکستری شدی ؟!..... سبز خیلی بهت میومد ... آخه دستنوشته ادبی هرچه هم که باشه بر برگ سبز جور دیگری نمایان میشه .
اری دگر آن چشمها .چشمهای گذشته نیست
سلام
و انسان بودن و احساس داشتن سخت است
سلام
من وبلاگمو عوض کردم
خرابه تر از وجود من کجاست
این هم روزی از روزای زندگیه
گاهی دلتنگ گاهی شاد زندگیه دیگه
شب آرزوهاست
باید دری برای مناجات وا شود
تا درد بی دوای گناهم دوا شود
باید کسی که نزد خدا دارد ابرو
وقت سحر به یاد دلم در دعا شود
التماس دعا
امیدوارم که اینطوری باشه که میگی